بدون نام و نشانم عزیز باور کن
پر از شرار نهانم عزیز باور کن
درست از شب چشم تو تا همین حالا
نمی زند ضربانم عزیز باور کن
غمت شبیه به رویای چشم جادویت
نشسته است به جانم عزیز باورکن
چگونه وصف کنم حالت غریبم را
گرفته است زبانم عزیز باور کن
خدا کند که کسی درد عاشقی نکشد
بریده است امانم عزیز باور کن
...... همین ....
بدون عشق تو حتی گمان نکنم
دو روز زنده بمانم عزیز باور کن